روز مرگ همه ما بالاخره یک روز فرا می رسد اما برخی مرگ و میر ها به شکلی جالب و عجیب در طول تاریخ اتفاق افتاده که متوفی را هم به شهرت رسانده است. برخی از این مرگ ها را مرور می کنیم:
آرنولد بنت : داستان نویس انگلیسی- وی برای آنکه ثابت کند آب شهر پاریس از نظر بهداشتی کاملا سالم است، یک لیوان از آن را خورد و در اثر تیفوئید ناشی از آن در گذشت!
آگاتوکلس : خودکامه سراکیوز – در اثر قورت دادن خلال دندان خفه شد.
آلن پینکرتون : موسس آژانس کارآگاهی آمریکا -هنگام نرمش صبحگاهی به زمین خورد و زبانش لای دندان ماند و زخم شد و در اثر قانقاریای ناشی از این زخم درگذشت.
آیزادورا دانکن : رقاص آمریکایی -هنگامی که در اتومبیل بود، شال گردن بلندش به چرخ عقب اتومبیل گیر کرد و گردنش شکست و خفه شد.
اسکندر کبیر : پادشاه مقدونی – به دنبال دو روز میگساری و عیاشی در اثر تب درگذشت.
الکساندر : پادشاه یونان -یک میمون خانگی گازش گرفت و در اثر عفونت خون در گذشت.
تامس آت وی : نمایشنامه نویس انگلیسی -مرد فقیری بود. به دنبال روزها گرسنگی سرانجام یک گیته به دست آورد و با آن یک دست پیچ گوشت خرید و از شدت ولع همان لقمه دهان پرکن اول گلو گیرش شد و خفه اش کرد!
جان وینسون : ماجرا جوی بریتانیا -وی در ۷۲ سالگی از اسب به زمین افتاد و میخی وارونه بر زمین افتاده بود، در سرش فرو رفت.
جروم ناپلئون بناپارت : آخرین بناپارت آمریکایی – در سنترال پارک نیویورک، پایش به زنجیر سگ زنش گرفت و افتاد و در اثر زخم های حاصله در گذشت.
جورج دوک کلارنس : انگلیسی -به دستور برادرش ریچارد سوم در خمره شراب خفه شد.
جیمز داگلاس ارل مورتون : – بوسیله دستگاهی شبیه گیوتین که خودش آن را به اسکاتلندیان معرفی کرده بود، سر بریده شد.
رودولفونی یرو : ژنرال مکزیکی – اسبش در شن روان گرفتار شد و سنگینی طلاهایی که به همراه داشت باعث فرو رفتن به درون ماسه شد.
زئوکسیس : نقاش یونان (قرن پنجم ق.م)- به تصویری که از یک ساحره پیر کشیده بود آنقدر خندید که یکی از رگ هایش پاره شد و مرد!
ژراردونرال : نویسنده فرانسوی – با بند پیشبند، خودرا از تیر چراغ برق خیابان حلق آویز کرد.
فرانسیس بیکن : براثر گرفتاری در یک سرمای ناگهانی گرفتار شد و درگذشت.
فالک فیتز وارن : چهارم بارون انگلیسی – در بازگشت از یک جنگل، اسبش در باتلاق افتاد و فالک که زره پوشیده بود، در درون زره اش خفه شد.
کلادیوس اول : امپراتور روم – با یک پر آغشته به سم خفه شد.
کنت اریک مگنوس آندرئاس هرس ستنبورگ : این انگلیسی در اثر خشم ناشی از مستی، با سیخ بخاری به دوستش حمله کرد، اما خودش توی بخاری افتاد و سوخت.
گریگوری یفیموویچ راسپوتین : وزنه ای به بدنش بستند و در رود نوا غرقش کردند.
لایونل جانسن : شاعر انگلیسی از روی چهارپایه پشت بار به زمین افتاد و در اثر زخمهای حاصله در گذشت.
لنگی کالیر : کلکسیونر آمریکایی در خانه خود و در تله ای مهلک درگذشت. تله را برای دستگیری دزدان کار گذاشته بود.
مارکوس لیسینیوس کراسوس : سیاستمدار رومی – این رهبر بدنام و صراف رمی به دست سربازان پارتی با ریختن طلای مذاب در حلقش درگذشت.
هنری اول : پادشاه انگلیسی -در اثر افراط در خوردن مارماهی دچار ناراحتی روده شد و مرد.
یوسف اشماعیلو : کشتی گیر ترک – بر اثر سنگینی طلاهایی که به کمرش بسته بود در دریا غرق شد. چون نتوانست به راحتی شنا کند.
تامس می : مورخ انگلیسی – بر اثر بلعیدن غذای زیادی، خفه شد.
خیلی عالی بود